مقدمه
اکثر انسانها زمانی که با شخصی خلاق برخورد میکنند، غبطه خورده و خلاقیت آنها را تحسین میکنند. گویی که خلاقیت ویژگی مادرزادی برخی افراد است. اکنون سوال اصلی این است که آیا این موجود ناشناخته، زائدهای اضافی در مغز است که به بعضی افراد هدیه داده شده، یا عضلهای است با قابلیت پرورش و تقویت؟
فلسفهی خلاقیت
از دیرباز تاکنون، افراد رد پای خلاقیت را در جهان احساس کردهاند و این موضوعی پر بحث در بین فلاسفهی تاریخ بوده است. فلسفهی خلاقیت را میتوان به این شکل معنا کرد که شخصی که بتواند زندگیاش را به گونهای متفاوت طی کند، خلاق نامیده میشود؛ البته نتیجهی کار باید در راستای مفیدتر رخ دادن اتفاقات باشد. خلاقیت پاسخ هوشمندانه به پرسشهاست. سوال «ما چه کسی هستیم؟» میتواند میلیاردها جواب متفاوت داشته باشد اما کدام یک را میتوان پاسخی خلاقانه دانست؟ اینکه «ما انسان هستیم» یا «ما موجوداتی برای کشف حقیقت هستی هستیم که در آخر بخشی از جهان در آینهی روح ما آشکار میشود و هر یک تجلی بخش معنایی متفاوت هستیم.»
هر دوی این پاسخها پرسشی یکسان داشتهاند اما دنیایی متفاوت را به تصویر میکشند. میلیونها جواب با شدت خلاقیتهای متفاوت میتوان برای هر پرسش یافت و این میتواند تعریف مناسبی از خلاقیت باشد.
خلاقیت در روزمره
خلاقیت در زندگی تک تک انسانها وجود دارد. خلاقیت اکتساب است: بعضی از انسانها او را دیده و به گرمی دستش را میفشارند؛ اما برخی دیگر به چشمهای خلاقیت زل زده و از نبودش در زندگیشان گلایه میکنند. این افراد برای ملاقات با خلاقیت تنها باید دست از غر و گلایه برداشته و اطرافشان را بنگرند. این موضوع که خلاقیت در زندگی هر انسانی وجود دارد، امری غیرقابل انکار است، تنها شدت آن در هر بخش متفاوت است. فعالیت خلاقیت را در ابداع یک غذای جدید تا تغییر در روند یک کسب و کار میتوان مشاهده نمود. هر اتفاق سند محکمی بر این است که خلاقیت وجود دارد؛ تنها بعضی افراد وجودش را نادیده میگیرند.
دست در دستِ خلاقیت
اکنون که بر وجود حتمی خلاقیت در زندگی تک تک افراد پی بردهایم، وقت آشنایی و ایجاد ارتباط قوی با او است. برای حضور پررنگتر خلاقیت، توجه به جزئیات و نگرش صحیح از اصلیترین اقدامات است. هنر دیدن بدیهیات معجزهای در راستای پیوند با خلاقیت به ارمغان میآورد. نگرش صحیح، نگرش خلاقانه را در خود جای داده است و آن کس که بتواند خوب دیدن را تمرین نماید در آخر به گنج نهایی این مسیر یعنی خلاقیت دست پیدا میکند.
خلاقیت در تولید محتوا
برای تولید محتوای خلاقانه شرط آن است که تمام زوایای محتوا را بررسی نمود. پس از دیدگاه ۳۶۰ درجه به محتوای مدنظر، وقت آن است که در راستای خلاقانهتر عمل کردن محتوا، ایدهپردازی نمود. وجب به وجب محصول یا محتوای ما انتظار چشمی را میکشد که او را خوب ببیند و ارزشش را درک کند. اگر ما برای محتوای خودمان چشمی قابل قائل نشویم و بخشی از آن را ندیده رها کنیم، بیشک هیچ فرد دیگری نمیتواند این امر را میسر کرده و محتوای ما را به خوبی بنگرد. بدون بینش صحیح، نه تنها خلاقیتی رشد نخواهد کرد، بلکه کمبود نگاه درست در محتوای ما مشهود خواهد بود.
قتل خلاقیت
شخصی که چشمهایش را بسته و تنها در حال اعلام نارضایتی از نبود خلاقیت است، مرهم او باز کردن چشمها و دیدن است. هر مقدار که آدمی به نادیده گرفتن وجود ارزشمند خلاقیت ادامه دهد، خلاقیت نیز هر روز پژمردهتر میگردد. اینگونه میشود که ذهن قادر به قتل خلاقیت میشود.
نتیجهگیری
با خلاقیت میتوان به قلمروی ناشناختهها پا گذاشت. میتوان بخشی از جهان را زیست که هرکسی توانایی ورود به آن را ندارد. هرچند که ورود به آن فرآیندی پیچیده نیست، اما بیشتر انسانها از درست دیدن سرباز میزنند و برای خلاقتر شدن تلاشی نمیکنند؛ یا اینکه بیشتر قاتل خلاقیت زنده در زندگیشان میشوند.